پايان نامه كارشناسي بررسي رابطه بين خود كارآمدي و تنظيم هيجان با اضطراب مدرسه در دانش آموزان

مقدمه

با شروع ماه مهر و بازگشايي مدارس، عده اي از والدين با كودكان خود دچار مشكل مي شوند كه يكي از اين مشكلا ت بهانه گيري كودكان در مورد رفتن به مدرسه است. بسياري از آنها از همان روزهاي اول با رفتن به مدرسه مشكل دارند و عده اي ديگر پس از گذشت چند روز از بازگشايي مدارس دچار اين مشكل مي شوند، كه بايد دلا يل آنها را پيدا و سعي در رفع آن داشته باشيم.يكي از اين دلايل اضطراب كودكان هنگام رفتن به مدرسه است. دلايل متعددي وجود دارد كه چرا كودكان ۶ ۵ ساله از رفتن به مدرسه مي گريزند، مهمترين و معمول ترين نارضايتي آنها عبارتند از: «من مي خواهم فقط در خانه بمانم!» بعضي كودكان در اين سن به زمان بيشتري براي سازگاركردن خود با قوانين و محيط هاي جديد نياز دارند.بازگشايي مدارس پس از تعطيلات تابستاني، به دنيا آمدن خواهر يا برادر، بيماري و يا مرگ يكي از اقوام مي تواند باعث اضطراب و دلشوره كودك شود، حتي بچه اي كه قبلا اين طور نبوده ، ممكن است دچار اين اضطراب ها شود. براي رفع اين مشكل با فرزندتان درباره آنچه كه در روزهاي مدرسه انجام مي داده صحبت كرده و روي نكات مثبت و جالب توجه تاكيد بيشتري كنيد. ساعات روز او را طوري برنامه ريزي كنيد تا احساس رضايت بيشتري كند. استفاده از وسايل كوچك و جالبي كه به طور چشمگيري باعث كاهش اضطراب و تقويت اعتماد به نفس او مي شود بسيار موثر است.عامل ديگري كه سبب فرار كودكان از مدرسه مي شود همان ترس از مدرسه است.بعضي كودكان ۶ ساله به طور عجيبي از مدرسه مي ترسند و مدام بهانه گيري مي كنند و به مادرشان مي گويند: «من به مدرسه نمي روم و در خانه مي مانم».

فهرست مطالب

مقدمه     1

بيان مسئله            3

ضرورت و اهميت تحقيق      7

اهداف كلي           8

هدف كلي 8

اهداف جزئي         8

فرضيه تحقيق       8

تعريف متغيرها      9

تنظيم هيجان         9

اضطراب مدرسه    10

تعاريف عملياتي     10

خودكارآمدي         12

مقدمه‌اي بر خودكارآمدي       12

مفهوم و تعاريف خودكارآمدي 12

اهميت باورهاي خودكارآمدي  14

منابع خودكارآمدي  15

اثرات خودكارآمدي 19

اثرات خودكارآمدي بر سطح انگيزش    21

ج) اثرات خودكارآمدي بر فرآيندهاي شناختي       22

د) اثرات خودكارآمدي بر فرآيندهاي عواطف       23

ابعاد خودكارآمدي   24

مفاهيم سازه‌هاي خودكارآمدي  26

ديدگاه‌هاي مربوط به خودكارآمدي        27

تنظيم هيجان         32

مدل فرايند تنظيم هيجاني گروس          37

تنظيم هيجان و اختلالات اضطرابي      39

اضطراب مدرسه    44

توصيه هايي به والدين         46

روش برخورد با مشكلات كودك          47

پيشينه پژوهش       51

مقدمه     55

روش تحقيق          55

جامعه آماري         55

نمونه آماري         55

حجم نمونه           56

ابزار گردآوري اطلاعات      57

نحوه نمره‌گذاري پرسشنامه خودكارآمدي شرر و آدامز        59

روش تجزيه و تحليل داده ها   60

بخش اول آمار استنباطي       62

بخش دوم آمار استباطي        66

بحث و نتيجه گيري 71

محدوديت پژوهشي  72

پايان نامه روانشناسي باليني

بررسي رابطه بين تيپ هاي شخصيتي درونگرايي و برونگرايي با انگيزه پيشرفت تحصيلي دانشجويان دانشگاه آزاد اردبيل

مقدمه

    انگيزش از پر اهميت ترين پيش نيازهاي آموزش و يادگيري است. يادگيري مستلزم صرف وقت، كار، تلاش، پشتكار و سرمايه گذاري توانايي جسماني و رواني ياد گيرنده است. مجموعه اي از عوامل يا سازه هاي دروني و بيروني در برانگيختگي فرد به يادگيري و مشاركت فعال او در فرايند آموزش دخيل هستند. از غريزه، سائق، نياز و شوق گرفته تا علاقه، كنجكاوي، سبك اسناد، باور كنترل، توانمندي، انتظار، تلاش جهت پيشرفت و تا فشار والدين، فشار همسان همگي مي توانند در تعامل پذيري بر نظام انگيزش دانشجويان كار ساز افتند و رفتار آموزشي و يادگيري پيشرفت او را شكل دهند(والبرگ1987).

ديويد مك كلند از محققان برجسته و صاحب نظريه انگيزش پيشرفت است. بنا به نظر اوانجام تكاليف چالش انگيز،موجب پايداري در تكاليف دشوار و كسب موفقيت شغلي مي شود و در رقابت با استاندارد عالي از فردي به فرد ديگر متفاوت مي باشد (فرانكن 1986).

پژوهش هاي اتكنيسون وراينر (1947) نشان داد كه يادگيرندگان داراي انگيزش پيشرفت بالا در مقايسه با افراد داراي انگيزش پيشرفت پايين از خود پشتكار و جديت بيشتري در انجام تكاليف بروز مي دهند، در آزمونها و امتحانات عملكرد بهتري دارند، به ويژه هنگامي كه فرد مظهر قدرت است و نياز به مقامي بالاتردارد و بر برتري جويي تأكيد ورزد (نقل از فرانكن، 1990).

پژوهشهاي ايساكن (1990) بيانگر آن بوده است كه دانشجويان داراي انگيزش پيشرفت بالا در انتخاب درسهاي اصلي و نيزدر مشاغل آتي خود،خواهانچالش بيشتري هستند، اما در عين حال در انتخاب گزينه ها و انتخابهاي خود واقع بيني را رعايت مي كنند. در مقابل دانشجويان داراي انگيزش پيشرفت پايين تمايل دارند كه يا درس هاي كاملاً اصلي بسيار آسان يا درس هاي دشواري را برگزينند( به نقل از نيگولز، 1983).

پژوهشهاي ورتمننشان داد كه انگيزش پيشرفت به همان اندازه كه مي تواند رفتار مردان را پيش بيني كند ياراي پيش بيني رفتار زنانه را ندارد. زناني كه در مقياس هاي انگيزش پيشرفت به نمره بالا دست يافته اند اغلب نتوانستند براي خويشتن تصور پايدار توأم با پشتكار از خود نشان دهند (نقل از دِچارمز، 1984).

يافته هاي پژوهشي، شواهدي حاكي از تفاوت در اسناد و گرايش هاي اسنادي ميان زن و مرد را ارايه مي دهد. با اين همه بايد افزود كه زنان در مقايسه با مردان با احتمال كمتري توفيق و كاميابي خود را به توانايي خويش نسبت مي دهند ودر نتيجه از پي توفيق هاي خويش به خود فرايندگي كمتري دست مي يابند(پلت1986).

فهرست مطالب

عنوان. صفحه

مقدمه     9

بيان مسئله            12

اهميت و ضرورت تحقيق      14

اهداف پژوهش       16

فرضيه پژوهش      17

تعريف نظري وعملياتي        18

مقدمه اي بر شخصيت         20

طبقه بندي تيپ هاي شخصيت            20

طبقه‌بندي كرچهر   20

طبقه پيك نيك     21

طبقه لپتوزوم يا استينك        21

طبقه آتليتك         22

طبقه‌بندي شلدن      22

طبقه‌بندي شخصيت افراد با توجه به صفات        24

ويژگي هاي شخصيتي رفتاري تيپA    26

شخصيت Aدر مقابلB          27

شخصيت تيپAوبيماري هاي جسمي    28

بيماري هاي وابسته به شخصيت         30

عامل استرس در ايجاد بيماري هاي وحملات قلبي 32

واكنش پذيري سيستم قلبي عروقي وبيماري         34

سلامت افراد با الگوهاي رفتاري آنان چه ارتباطي دارد؟      35

انگيزه‌ي پيشرفت    37

الگوي اتكينسون     42

نظريه مك كللند      42

ويژگيهاي افراد داراي انگيزه پيشرفت   44

پايداري در افراد با انگيزش پيشرفت بالا            45

رفتارهاي بازرگاني در افرادي با انگيزش پيشرفت بالا        46

زمينه اجتماعي انگيزه پيشرفت           46

روشهاي اندازه گيري انگيزه پيشرفت    47

روش پژوهش        50

جامعه آماري         50

روش جمع آوري اطلاعات    51

ابزار پژوهش        51

روش تجزيه و تحليل داده ها   54

بخش اول :آمار توصيفي       56

بخش دوم : آمار استنباطي     62

بحث و نتيجه گيري 68

محدوديت هاي پژوهش         69

پيشنهادات            70

منابع      72

پايان نامه  كارشناسي علوم تربيتي

گرايش مديريت و برنامه ريزي آموزشي چند بخشي

بررسي رابطه بين تيپ هاي شخصيتي درونگرايي و برونگرايي با  پيشرفت تحصيلي دانشجويان پيام نور سراب

مقدمه

موضوع شيوه هاي جلوگيري از افت تحصيلي دانشجويان و پيشرفت آموزشي آنها به منظور كاهش هزينه ها و افزايش بهره وري و كارايي نظام آموزشي در سه دهه اخير به يكي از مهم ترين مباحث نظام آموزشي ما تبديل شده است. به عبارتي در حال حاضر همه مسولان نظام آموزشي و بسياري از دانشجويان گاه به نحوي با اين معضل آموزشي درگير هستند كه تحقيقاتي كه پژوهشگران انجام داده اند يا هم اكنون نيز انجام مي دهند و بحث هاي فراواني كه روانشناسان، مشاوران و متخصصان تعليم و تربيت در اين راستا دارند، صرفاً به همين جهت است كه شايد با شناخت مساله و كشف راه حل هاي اساسي ريشه اين معضل براي هميشه خشكانده شود يا از بين برود. بايد اين مطلب مهم را در نظر داشت كه جوامع پيشرفته بشري با عنايت به توسعه آموزش خود توانسته اند پله هاي ترقي و توسعه همه جانبه را به پيمايند.در توسعه آموزش ملاكها و فاكتورهاي متعددي نقش دارند .مهمترين آن نظام ارزشيابي در آموزش مي باشد .آموزش را مي توان به عنوان فرايند كنش متقابل استاد و دانش آموز تعريف كرد كه به موجب آن تجارب مناسب يادگيري براي رسيدن دانشجويان به هدف هاي آموزش فراهم مي شود . در آموزش سنتي ارزشيابي به عنوان آخرين حلقه هاي فرايند ياددهي ،يادگيري تلقي مي شود كه در پايان دوره آموزشي براي جدا كردن دانشجويان  با توانايي يادگيري متفاوت به كار مي رفت . امروزه ارزشيابي را بخش جدايي ناپذير فرايند ياددهي - يادگيري مي داند كه همراه با آموزش و در ارتباط تنگا نتگ با آن ، به گونه اي مستمر انجام مي گيرد و به جاي تاكيد بر طبقه بندي دانشجويان و مقايسه آنان با يكديگر ، هدايت يادگيري آنان را مركز توجه خود قرار مي دهد. تيپ شخصيتي به اشخاصي اشاره مي كند كه چندين صفت يا ويژگي مشترك دارند. در حالت غير رسمي ممكن است خود شما در ارتباط با تيپ شخصيتي طبقاتي را در ذهن داشته باشيد، مانند:تيپ مدير، تيپ ورزشكار، تيپ مادرانه، تيپ سوسول و تيپ خوره ي تكنولوژي و غيره .اگر بخواهيم هر يك از اين تيپ هاي غير رسمي را تعريف كنيم، براي هر يك از ان ها مجموعه اي از ويژگي هاي متفاوت را در نظر خواهيم گرفت.در طول ساليان طولاني ، روان شناسان براي طبقه بندي شخصيت ها به انواع تيپ ها، روش هاي بسياري را مطرح كرده اند . مثلا روان شناس سوئيسي كارل يونگ بر اين باور بود كه مردم يا درون گرا هستند و يا برون گرا. اشخاص برون گرا پررو و معاشرتي هستند و به بيرون خود توجه دارند.اما اشخاص درون گرا،خجالتي و تودار هستند. به طور كلي اين طبقه بندي ها ناكافي هستند و نمي توانند تفاوت هاي شخصيتي را نشان بدهند. به همين دليل درجه بندي مردم بر پايه فهرستي از ويژگي ها، در مقايسه با طبقه بندي ان ها به دو يا سه تيپ شخصيتي ، اطلاعات بيشتري را در اختيار مي گذارد.همچنين يكي از متغير هاي مهم در زمينه انگيزش , شخصيت فردي ميباشد , شخصيت عامل مهمي در پيشرفت فرد محسوب ميشود ( سيد محمدي 1384)در پژوهش حاضر كه رابطه بين تيپ ها شخصيتي درون گرا و برون گرا با پيشرفت تحصيلي دانشجويان مطالعه شده است.

فهرست مطالب

عنوان  صفحه

فصل اول : كليات تحقيق

مقدمه     1

بيان مسئله سوالهاي پژوهش   3

اهميت و ضرورت تحقيق      4

اهداف پژوهش       6

فرضيه پژوهش      7

تعاريف نظري وعملياتي       7

تعاريف عملياتي     8

فصل دوم : ادبيات و پيشينه تحقيق

مقدمه اي بر شخصيت         10

طبقه بندي تيپ هاي شخصيت            10

طبقه‌بندي كرچهر   10

طبقه پيك نيك     11

طبقه لپتوزوم يا استينك        11

طبقه آتليتك         12

طبقه‌بندي شلدن      13

طبقه‌بندي شخصيت افراد با توجه به صفات        14

ويژگي هاي شخصيتي رفتاري تيپA    16

شخصيت Aدر مقابلB          17

شخصيت تيپAوبيماري هاي جسمي    18

بيماري هاي وابسته به شخصيت         20

عامل استرس در ايجاد بيماري هاي وحملات قلبي 22

واكنش پذيري سيستم قلبي عروقي وبيماري         24

سلامت افراد با الگوهاي رفتاري آنان چه ارتباطي دارد؟      25

عوامل مؤثر بر پيشرفت تحصيلي        27

تجربه استادان       33

آماده كردن درس و نمره دادن 33

مهارت ها 34

تحصيلات عمومي  34

تحصيلات در زمينه تعليم و تربيت       35

سازمان و تسهيلات دانشگاه    40

دانشگاه ها  شهري و روستايي 42

آموزش از راه دور  44

پشيشنه تحقيق       48

فصل سوم : روش تحقيق

روش پژوهش        55

جامعه آماري         55

نمونه آماري و روش نمونه گيري        55

روش جمع آوري اطلاعات    56

ابزار پژوهش        56

روش تجزيه و تحليل داده ها   58

فصل چهارم : تجزيه و تحليل داده ها

بخش اول :آمار توصيفي       60

بخش دوم : آمار استنباطي     66

فصل پنجم : بحث و نتيجه گيري

بحث و نتيجه گيري 71

محدوديت هاي پژوهش         72

پيشنهادها 73

منابع      75

پايان نامه كارشناسي 

بررسي رابطه بين تيپ هاي شخصيتي با رفتارهاي خود مراقبتي و پيامد درمان در بيماران ديابتي

*ضميمه شدن رايگان فايل spss

مقدمه

هرچه بيشتر از قرن بيست و يكم مي‌گذرد بيشتر شاهد جهاني شدن، تغيير در سبك زندگي مردم و صنعتي شدن هستيم كه يكي از نتايج اين پيشرفتها تغيير در الگوي بيماريهاست. تا چندي پيش بيماريهاي واگير به عنوان بزرگترين مشكل بهداشتي كشورهاي جهان سوم به شمار مي رفت اما در حال حاضر افزايش نقش بيماريهاي غير واگير در مرگ و مير، مخصوصاً در كشورهاي در حال توسعه تهديدي جدي محسوب مي شود از جمله بيماري هاي مهم اين گروه ديابت است.

ديابت يك بيماري مزمن غده درون ريز مي باشد كه ويژگي آن سوء عملكرد در سوخت و ساز گلوكز ناشي از اشكالاتي در توليد يا بهره گيري از هورمون انسولين است. اين بيماري سه شكل اصلي دارد.

1- نوع I وابسته به انسولين (IDDM)

2- نوع II يا غير وابسته به انسولين ( NIDMM (

3- ديابت بارداري (زارع شاه آبادي، حاجي زاده، ميمندي، ابراهيمي صدرآبادي 1389). خطرهاي دراز مدت بيماري قند براي سلامت بي نهايت جدي و شديدند كه از قبيل مرگ زود هنگام، نابينا شدن از دست دادن يك عضو در صورت عدم كنترل قانقاريا، و ناتواني جنسي هستند. بيماراني بيش از همه در معرض خطر چنين مشكلاتي قرار دارند كه براي درمان به انسولين نيازمندند و بيماريشان در كودكي، دوران بلوغ يا اوان بزرگسالي شروع شده است.(سارافينو  ، 1387).

با افزايش تعداد بيماران ديابتي هزينه¬هاي اقتصادي اين بيماري از اهميت ويژه برخوردار مي شود. ديابت و عوارض آن در حال حاضر بعد از اختلالات ذهني پرهزينه ترين بيماريهاي مزمن محسوب مي شود(حيدري ،نوري، شيرازي،سالمي،سنجري، 1387).ديابت در بسياري از كشورها درسنين 20- 70 سالگي علت اصلي كوري وسردسته علل قطع عضو ونارسايي مزمن كليه محسوب مي شود (هاريسون ،1384).دراثر اين بيماري ،اميد به زندگي دربيماران ميانسال 5 تا 10 سال كاهش يافته وتعداد بيماراني كه به علت ديابت در بيمارستان بستري مي شوند نسبت به ساير بيماري ها ي مزمن 4/2 برابر بيشتر مي باشد (جون ، 1381). اين بيماري مستلزم رفتارهاي خود مراقبتي در تمام طول عمر است ،يكي از مهمترين عواملي كه در كنترل مطلوب بيماري ، بهبود فرايند وپيامد  درمان در بيماران ديابتي موثر است پيروي از درمان و رژيم هاي درماني مي باشد(سارافينو، 1387). رفتار خود مراقبتي، يك مفهوم كليدي در ارتقا سلامت است و به تصميم‌ها و اقداماتي اشاره دارد كه يك فرد مي‌تواند اتخاذ كند تا از عهده يك مشكل سلامتي برآيد يا سلامتش را بهبود بخشد، اشاره دارد.

در حالت كلي خود ¬مراقبتي به آن دسته از رفتارها گفته مي‌شود كه بر سلامت افراد تاثير مي‌گذارند. جستجوي اطلاعات مربوط به حيطه سلامت، مراجعه به پزشك بر يك مبناي منظم، ورزش كردن، بيشتر استراحت كردن، تغييرات در سبك زندگي، پيروي از رژيم‌هاي غذايي كم چرب، نظارت برعلايم حياتي و حساس شدن نسبت به وضعيت بيماري خود، از جمله رفتارهاي خود مراقبتي هستند (بام ، نيومن ،وينمن  ،وست ، 1997).

بيماري ديابت در حقيقت يك بيماري خود مديريتي است چنانچه بيمار نخواهد و يا قادر نباشد بيماري خود را كنترل كند به هيچ عنوان نمي‌توان به او كمك كرد (اسنوك و اسكينر، 2006).

اين عامل اساسي در پيش بيني  پيامد درمان  مي تواند متاثر از عوامل متعددي همچون تيپ هاي شخصيتي افراد باشد بي ترديد اصطلاح شخصيت يكي از بحث برانگيزتر÷ين و در عين حال جذابترين مفاهيمي است كه در علم روان شناسي وجود دارد. شخصيت مجموعه اي پايدار از ويژگي ها و گرايش هاست كه مشابهت و تفاوت هاي رفتار روانشناختي افراد (افكار، احساسات، اعمال) را كه داراي تداوم زماني بوده و ممكن است به واسطه فشارهاي اجتماعي و زيست شناختي موقعيت هاي بلاواسطه شناخته شوند و يا به آساني درك نشوند را مشخص مي كند (شيخي ساري،اسماعيلي فر،1389).بر اين اساس هدف ازاين مطالعه ،بررسي رابطه بين تيپ هاي شخصيتي با رفتارهاي خود مراقبتي وپيامد درمان دربيماران ديابتي بوده است.

بيان مسئله:

بيماري ديابت يكي از مهمترين اختلالات داخلي است كه بشر با آن روبروست. طبق برآوردهاي سازمان بهداشت جهاني تا سال 2025 تقريباً 300-200 ميليون نفر در سرتاسر جهان به ديابت مبتلا خواهند شد. به عبارت ديگر سالانه در حدود 6 ميليون نفر به تعداد اين بيماران افزوده مي شود. ديابت سومين علت مرگ و مير ناشي از بيماري ها محسوب مي شود به خصوص اينكه بيماريهاي قلبي عروقي به عنوان يكي از عارضه هاي بلند مدت اين بيماري در ميان آنها شايع است. تحرك بدني كم، رژيم غذايي پرچربي و استرس كه نتيجه شهرنشيني و صنعتي شدن جوامع امروزي است موجب افزايش شيوع اين بيماري در سالهاي اخير شده است  (حاتملوي سعدآبادي، 1388).

. بيماري ديابت  ناشي از نقص پانكراس درتوليد انسولين كافي براي انجام فرايند هاي طبيعي سوخت وساز غذا است . اين مشكلات معمولا به تاثير ديابت بر عملكرد روزمره ي زندگي بيمار ونيز آثار ناشي از تركيب روشهاي خود مديرييتي ديابت با باورها وسبك زندگي موجود بيمارارتباط دارند . تشخيص ديابت تاثيرات مهمي بر عملكرد رواني واجتماعي بيماران مي گذارد و بيماران بايد دقت وانرژي زيادي را براي خود مديريتي بيماري اختصاص دهند . موفقيت بيماران درادغام رويكرد خود مديريتي با سبك زندگي موجودشان به اين موضوع بستگي دارد  كه رويدادهاي مختص به ديابت تاچه حد با باورها، افكار احساس ها ورفتارهاي موجود بيمار تعامل دارند. ديابت اغلب با مشكلات واختلال هاي رواني همراه است و متاسفانه اين مشكلات توانايي بيمار رابراي خودمديريتي بيماري كاهش ميدهند. كاهش توانايي بيماران دركنترل ديابت مشكلات رواني آنان را تشديد مي كند و باعث مي شود بيماران در يك چرخه معيوب گرفتارشوند. حتي ممكن است اين مشكلات باواكنشهاي رواني بيماران كه بر تجربه ي علائم ديابت تاثير منفي دارند شديدتر شوند اين تاثيرات متقابل كه  درآن ديابت روي سلامت رواني تاثير مي گذارد ومشكلات رواني  نيز به نوبه خود بر توانايي افراد دراجراي روش خود مراقبتي تاثير دارند.بنابراين رفتارخودمراقبتي تحت تاثيرعوامل گوناگون قرارمي گيرد (  ا.وايت  2010 ؛ترجمه مولودي و فتاحي ،1389). بطور تجربي ثابت شده است بين دو فردي كه به لحاظ پزشكي و آسيب وارده در شرايط يكساني بسر مي‌برند از نظر واكنشها و ناتواناييهايي كه بروز مي‌دهند و همچنين عملكرد اجتماعي و فيزيكي تفاوت بارزي وجود دارد. يكي از عواملي كه در تبيين اين تفاوت مي‌تواند حياتي باشد مؤلفه هاي روانشناختي نظير افكار و باورهاي زيربنايي افراد است. پژوهش ها نشان ميدهند كه افرادي كه نگرش منفي نسبت به بيماري خود دارند و آنرا جدي، غير قابل كنترل و مزمن ميدانند، بسيار منفعلانه عمل مي‌كنند، عملكرد اجتماعي بسيار ضعيفي داشته و ناتوانيهاي زيادي از خود نشان مي‌دهند (وايت، 2001). بنابراين انتظار مي¬رود. كه تغيير در شناختها، باورها و نگرشهاي افراد به ايجاد يكسري تغييرات رفتاري در جهت افزايش رفتارهاي خود مراقبتي منجر شود.

پايان نامه  كارشناسي در رشته روان شناسي

بررسي رابطه بين تيپ هاي شخصيتي (برونگرا – درونگرا) و

عملكرد تحصيلي دانشجويان ترم اول و ترم آخر دانشگاه محقق اردبيلي

مقدمه

شخصيت را مي توان از جهاتي به منشور رنگها تشبيه كرد، نوري كه از درون بلوري عبور مي كند طيفي از رنگ هاي گوناگون ايجاد مي كند و به همين ترتيب هر فرد نيز داراي رنگهاي گوناگون شخصيتي است؛ اگرچه يك رنگ بر ساير رنگ ها برتري دارد و آنها را تحت الشعاع قرار مي دهد و به عبارت بهتر رنگ قوي تر شخصيت او را تشكيل مي دهد. تمامي افراد از لحاظ تيپ هاي شخصيتي و چگونگي رفتار و احساس و نيازها و خواسته ها و واكنشها با هم تفاوت دارند. هيچ دو نفري دقيقا داراي تيپ شخصيتي يكسان نيستند و هر فردي منحصربه فرد است. تنها راه انجام تحقيق و بررسي تيپهاي شخصيتي مختلف از طريق اجراي مطالعات گسترده بر تك تك افراد امكان پذير است. (تقي زاده، 1386)

شخصيت مجموعه سازمان يافته و واحدي است متشكل از خصوصيات نسباتا ثابت و با دوام كه در مجموع يك فرد را از افراد ديگر متمايز مي سازد. گاه كلمه شخصيت براي توصيف بارزترين ويژگي شخص به كار مي رود مثلا گفته مي شود فلان شخص شخصيت پرخاشگر يا خجولي دارد. ولي روان شناسان در بحث شخصيت بيش از هر چيز به تفاوت هاي فردي توجه دارند يعني ويژگي هايي كه يك فرد را از افراد ديگر متمايز مي كند. (ايزدي و محمدزاده، 1387، ص 17)

آتكينسون  و هليگارد  (1993): « شخصيت عبارت است از الگوهاي رفتار و شيوه هاي تفكر كه سازگاري فرد با محيط را تعيين مي كند. »(كريمي، 1386، ص 6)

شلدون  (به نقل از نظريه هاي شخصيت: سياسي، 1367): « شخصيت سازمان پوياي جنبه هاي ادراكي و بدني فرد آدمي است. »(كريمي، 1386،ص 6)

فرگوسن  (1970): « شخصيت الگويي از رفتار اجتماعي و روابط اجتماعي متقابل است، بنابراين شخصيت يك فرد مجموعه راههايي است كه نوعا نسبت به ديگران واكنش يا با آنها تعامل مي كند.» (كريمي، 1386،ص 6)

در پژوهش هايي كه عملكرد تحصيلي را مورد مطالعه قرار داده اند، همواره سبك هاي يادگيري و ويژگي هاي شخصيتي به عنوان دو متغير مهم گزارش شده اند. موضوع عملكرد تحصيلي و عواملي كه احتمالا آن را تحت تاثير قرار مي دهند، از ديرباز مورد توجه روان شناسان و مربيان تعليم و تربيت بوده است. در اين ميان به نظر مي رسد عواملي نظير هوش، انگيزش و نگرش افراد به دروس مختلف و سبك هاي يادگيري متفاوتي كه هر يادگيرنده براي يادگيري دروس مختلف از آن استفاده مي كند، از اهميت زيادي برخوردارند.( ايزدي و محمدزاره، 1387، ص15)

فهرست

Contents

مقدمه     6

بيان مسئله پژوهش  7

ضرورت مسئله     8

فرضيه پژوهش      9

اهداف پژوهش       10

هدف كلي 10

اهداف جزيي         10

تعاريف مفهومي     10

تعاريف عملياتي     11

مقدمه     13

عوامل بوجود آورنده شخصيت            14

الف) وراثت:         14

هورمونها و شخصيت          16

د) محيط  16

ضرورت و فايده مطالعه شخصيت       18

هر كسي شخصيتي دارد       18

دو شخصيت مجزا  19

تعريف هاي شخصيت          20

آنگونه كه ديگران ما را مي بينند         21

تلقين پذيري( Suggestibility)          21

جنبه هاي شناختي رشد شخصيت         22

تاريخچه  22

عوامل موثر در تشكيل شخصيت         23

چهارچوب نظري   24

نظريه هاي شخصيت           24

نظريه روانكاوي    24

نظريه تحليلي يونگ            25

پيشينه تحقيق        27

تحقيقات داخلي       28

جامعه آماري پژوهش           30

نمونه آماري پژوهش           30

ابزار پژوهش        31

نحوه اجراي پروژه  31

بخش اول :آمار توصيفي       34

بخش دوم : آمار استنباطي     39

بحث و نتيجه گيري 41

محدوديت هاي پژوهش         42

پيشنهادها 43

پايان نامه بررسي رابطه بين تيپ شخصيتي و هوش هيجاني با تيز اندازي با تپانچه ليزري در كاركنان نيرو هاي مسلح

مقدمه

يكي از عواملي كه در اثر بخشي و كارايي(بهره وري) كاركنان ناجا تأثير زيادي دارد،شخصيت و ويژگي هاي مربوط به شخصيت است. نيروي انساني هر سازماني با ارزش ترين سرمايه آن سازمان محسوب مي شود استفاده بهينه از اين نيروي با ارزش نه تنها موجب افزايش كارايي مي شود ، بلكه پيشرفت و رشد فرد و سازمان را نيز در برخواهد داشت؛ بنابراين توجه به ويژگي هاي شخصيتي كاركنان به عنوان بزرگترين و مهمترين سرمايه و دارايي سازمان پديده اي است كه از اهميت خاصي برخوردار است . بررسي و توجه

به ويژگي هاي شخصيتي كاركنان و رابطه آن با جنبه هاي مختلف از جمله باورهاي ديني از چنان اهميتي برخوردار است كه نظريه پردازان برجسته اي نظير: پارسو، هالند، و سوپر مطرح نموده اند كه توجه به صفات و ويژگي هاي شخصيتي افراد مي تواند موجب رضايت شغلي فرد و كارايي وي در سازمان شود .ضرورت و اهميت اين موضوع درسازمان ناجا مي تواند در بحث جذب و استخدام و همچنين در برنامه ريزي هاي آموزشي(نگهداشت منابع انساني) تأثير بسزايي داشته باشد و تاحدي نواقص موجود دراين زمينه را برطرف كند.

نگاهي به زندگي انسانها نشان مي دهد كه تنها بهره هوشي نشان دهنده موفقيت فرد در زندگي نيست در واقع بهره هوشي (IQ) نميتواند پيش بيني كند كه فرد در فراز و نشيبهاي زندگي چه واكنشي نشان مي دهد. در مقاطع مختلف چگونه تصميم گيري مي كند، اطلاعات اجتماعي او در چه حدي است و بطور كلي نمي توان گفت بهره هوشي بالا تضمين كننده موفقيت، رفاه، موقعيت اجتماعي مناسب و احساس رضايت فرد از زندگي است. در واقع هوش هيجاني توانمندي تاكتيكي (عملكرد فردي) است.هوش هيجاني يك توانمندي عالي است كه مشخص مي كندچگونه مي توانيم ازسايرمهارتهاي خودازجمله بهره هوشي به بهترين صورت استفاده كنيم (ماير و سالووي، 2000ف نقل از غنايي، 1383).اصولاً هر رفتاري بايد جنبه عاطفي داشته باشد كه به وقوع بپيوندد. رفتار از انگيزه برمي خيزد. انگيزه بدون هيجان و عاطفي، از نيروي لازم برحركت و رهگشايي و نيز از جهت مندي مطلب برخوردار نخواهد بود.

موفقيت در زندگي بسته به اين است كه فرد بتواند به تجارت هيجاني خود و ديگران بيانديشد و متقابلاً قادر باشد به استدلالهايي كه عقل در مورد يك شخص و يا يك موقعيت ترسيم مي كند پاسخ هيجاني سازش يافته اي بدهد افراد در اين مهارتها با هم متفاوتند به عبارت ديگر افراد در توانايي تشخيص احساسات خود و ديگران و نظم بخشيدن را به آنها و توانايي استفاده از اطلاعات هيجاني براي برانگيختن يك رفتار سازش يافته با هم تفاوت دارند. اين توانايي ها در چارچوبي به نام " هوش هيجاني" سازمان يافته اند.(مايرو و وايتر ، 2003، نقل از غنايي، 1383). تعريف رسمي و پيشنهاد در مورد اندازه گيري هوش هيجاني براي اولين بار در مقالة سالووي و مايرو (1990) مطرح شد. هوش هيجاني نمايندة تشخيص ارزيابي و بيان هيجاني ما به نحوه صحيح و سازش كارانه مي باشد. هوش هيجاني پذيرايي كه بيشتر با انسان مأنوس بوده قدرت درك بهتر دنياي درون خويش و ديگران را به او بخشيد تا درموقعيتهاي مناسب با دريافت احساس ديگري با او همدلي كند و احساس او را از جهان پديداري دريافت كند. اين همدلي و هم حسي از توانمندي هاي منتسب به هوش هيجاني است كه با فراهم كردن زمينه مناسب براي رفتارهاي جامعه پسند، نوع دوستي و رفتارهاي امدادي را توسعه مي بخشد(مارني ، 1999نقل از غناي، 1383). مي توان با نگرش به جلوه هاي هوش هيجاني از چشم اندازي ديگر، ارتباط آن را با ساير بخشهاي شخصيت آدمي دريافت هوشمندي هيجاني و عاطفي با اعطاي قدرت خودشناسي و خود كنترلي بهينه، موجب مي شود با خلق دنياي خويش، در انتخاب موقعيت هاي زندگي آزادانه عمل كنيم(ماتيوس، و ولز، 2000 نقل از غنايي 1383). هوش هيجاني با آگاه ساختن انسان از هيجانات گوناگون موجب مي شود كه با او به ياري هيجانات نيرومند و فعال سازي آنها، به شرايط تحويل شده يا موقعيتهاي اجباري پاسخ هاي جرأت آميز از ساخت وجودي خويش دفاع كند (گلمن، 1998. نقل از غنايي 1383). هوش هيجاني از يك طرف فرد را قادر مي سازد كه با ورود به دنياي درون و شناخت مؤلفه هاي مربوطه خود را بپذيرد. از سوي ديگر با به فعاليت رساندن مؤلفه هاي مذكور استقلال خود را در انتخاب و انجام رفتارهاي بطور سنتي حفظ نمايد(استرنبرگ، 2002. نقل از غنايي 1383).هوش هيجاني در افراد ميتواند از ابعاد شخصيتي فردي نيز نشات بگيرد.   يكي از تلاش‌هاي اساسي روان‌شناسان شخصيت در قرن بيستم، تلاش براي پايه‌گذاري مدل ساختاري بهينه‌اي براي صفات شخصيتي بود. در طي دو دهه اخير توافقي نسبي حاصل شده كه شخصيت مي‌تواند در پنج بعد خلاصه شود كه اين به پنج عامل بزرگ معروف شد (لي  و همكاران، 2005).

اين پنج عامل داراي برچسبهاي برونگرايي ، توافق پذيري ، باوجدان بودن ،ثبات هيجاني  دربرابر روانرنجوري و گشود گي در برابر تجربه (خردمندي /تخيل )هستند.

   در سالهاي اخير پژوهشگران با بررسي و تحليل نتايج به دست آمده از خودگزارش دهي يا گزارش همسالان، به طور شگفت انگيز دريافتند كه نتايج به دست آمده با شش عامل سازگاري دارد. اين نتايج از زبان‌هايي نظير هلندي، زبان فرانسوي، زبان آلماني، زبان مجارستاني، ايتاليايي، كرهاي و لهستاني به دست آمدند (آشتون  و همكاران، 2004).حال پژوهشگر با توجه به تاثيرات هوش هيجاني و ابعاد شخصيتي افراد در پي دستابي به بررسي رابطه بين تيپ شخصيتي و هوش هيجاني با تيز اندازي با تپانچه ليزري در كاركنان نيرو هاي مسلح مي باشد.

پايان نامه بررسي رابطه خلاقيت و هوش هيجاني كاركنان وزارت علوم تحقيقات و فناوري

چكيده

هدف اصلي پژوهش حاضر، مطالعه بررسي رابطه خلاقيت و هوش هيجاني كاركنان وزارت علوم تحقيقات و فن آوري است. جامعه پژوهش كاركنان وزارت علوم تحقيقات و فن آوري مي باشد كه بر اساس نمونه گيري كاملاً تصادفي و از روي ليست كاركنان كه تعداد ۵۰ نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شده اند.

در اين پژوهش براي دستيابي به اطلاعات مورد نياز در مورد خلاقيت كه اعم از : بسط ـ انعطاف پذيري، سيالي و ابتكار و همچنين نمره خلاقيت هم به دست آمد همچنين در مورد هوش هيجاني از پرسشنامه سالووي استفاده شد كه تمام مؤلفه هاي آن نيز : بازسازي خلقي ـ تمركزـ توجه و نمره كل هوش هيجاني مورد استفاده قرار گرفت. براي بررسي فرضيه تحقيق كه عبارتند از : بين خلاقيت (نمره كل) و هوش هيجاني همبستگي وجود دارد، و از روش آماري همبستگي اسپيرمن استفاده شده است. نتايج تحقيق حاكي از آن است كه بين هوش هيجاني و مؤلفه هاي آن و خلاقيت و مؤلفه هاي آن همبستگي و رابطه اي وجود ندارد و فقط در مقياس (توجه) تا حدودي بين اين مؤلفه و خلاقيت (نمره كل) رابطه وجود دارد ولي در بين مؤلفه هاي ديگر هيچگونه رابطه اي وجود ندارد.

فهرست مطالب

چكيده ۶

مقدمه ۹

بيان مسئله ۱۴

سـؤالات ۱۷

اهداف اين تحقيق عبارتنداز ۱۹

اهميت پژوهش ۱۹

فرضيه ۲۰

متغيرها ۲۰

تعريف نظري و عملياتي خلاقيت ۲۱

نظريه هاي خلاقيت ۲۸

۱- خلاقيت به عنوان يك الهام الهي ۲۸

۲- خلاقيت به عنوان ديوانگي ۲۹

۳- خلاقيت به عنوان نبوغ شهودي ۲۹

۴- خلاقيت به عنوان نيروي حياتي ۳۰

۵- نظريه تداعي گرايي ۳۰

۶- نظرية گشتالت ۳۱

۷- نظرية روان تحليلي ۳۲

۸- نظريه انسان گرايي ۳۳

۹- رويكرد عصب شناختي ۳۵

گيلنور در «مدل ساختار عقل» ۳۷

بارون و هارينگتون پس از پانزده سال مطالعه ، ويژگيهاي معيني را به عنوان ويژگيهاي اصلي افراد خلاق ذكر كرده اند ۴۰

هـــوش ۴۳

نظريه مورد قبول پژوهشگر در خصوص خلاقيت ۴۵

مفهوم و پيشينه هوش هيجاني ۴۵

اساس زيست ـ عصبي هوش هيجاني ۴۸

برداشتهاي مختلف از هوش هيجاني ۴۹

ديدگاه مورد قبول پژوهشگر در خصوص هوش هيجاني ۵۲

پژوهش داخل كشور ۵۳

نمونة آماري ۵۶

ابزار پژوهش ۵۶

آزمون سنجش خلاقيتف جمال عابدي ۵۷

پرسشنامه هوش هيجاني ۵۹

اعتبار پرسشنامه هوش هيجاني ۶۰

روايي هوش هيجاني ۶۱

پايايي آزمون خلاقيت عابدي ۶۱

روايي آزمون خلاقيت عابدي ۶۲

نحوه اجراي پژوهش ۶۳

پرسشنامه ۶۴

جدول شماره ۱ ۶۶

جدول شماره دو ۶۸

جدول شماره سه ۷۰

جدول شماره چهار ۷۲

جدول شماره پنج ۷۴

جدول شماره شش ۷۶

جدول شماره هفت ۷۸

جدول شماره هشت ۸۰

جدول شماره نه ۸۲

نمودار شمارة (۱) ۸۴

نمودار شمارة (۲) ۸۵

نمودار شمارة (۳) ۸۶

نمودار شمارة (۴) ۸۷

نمودار شمارة (۵) ۸۸

نمودار شمارة (۶) ۸۹

نمودار شمارة (۷) ۹۰

نمودار شمارة (۸) ۹۱

نمودار شمارة (۹) ۹۲

نمودار شمارة (۱۰) ۹۳

نمودار شمارة (۱۱) ۹۴

نمودار شمارة (۱۲) ۹۵

نمودار شمارة (۱۳) ۹۶

نمودار شمارة (۱۴) ۹۷

نمودار شمارة (۱۵) ۹۸

نمودار شمارة (۱۶) ۹۹

نمودار شمارة (۱۷) ۱۰۰

نمودار شمارة (۱۸) ۱۰۱

نمودار شمارة (۱۹) ۱۰۲

نمودار شمارة (۲۰) ۱۰۳

جدول شماره (۱) ۱۰۴

جدول شماره (۲) ۱۰۵

جدول شماره (۳) ۱۰۶

جدول شماره (۴) ۱۰۷

جدول شماره (۵) ۱۰۸

جدول شماره (۶) ۱۰۹

جدول شماره (۷) ۱۱۰

جدول شماره (۸) ۱۱۱

جدول شماره (۹) ۱۱۲

جدول شماره (۱۰) ۱۱۳

جدول شماره (۱۱) ۱۱۴

جدول شماره (۱۲) ۱۱۵

جدول شماره (۱۳) ۱۱۶

جدول شماره (۱۴) ۱۱۷

جدول شماره (۱۵) ۱۱۸

جدول شماره (۱۶) ۱۱۹

جدول شماره (۱۷) ۱۲۰

جدول شماره (۱۸) ۱۲۱

جدول شماره (۱۹) ۱۲۲

جدول شماره (۲۰) ۱۲۳

مشكلات و محدوديتها ۱۲۹

پيشنهادات ۱۳۰

فهرسـت منـابع ۱۳۲

مقدمه

از ويژگي هاي بارز انسان و محور اساسي حيات او قدرت انديشه است. انسان در طول زندگي خويش هرگز از تفكر فارغ نبوده يا نيروي صحيح تصميم گرفته است. او توانسته است به حل مشكلات بپردازد و به رشد و تعالي نايل شود. بنابراين تمام موفقيتها و پيشرفتهاي انساني در گرو انديشه بارور و پويا و مؤثر است از پيچيده ترين و عالي ترين جلوه هاي انديشه انسان تفكر خلاق است درباره آن ديدگاههاي بسياري وجود دارد (حسيني ۱۳۸۱، ص ۱۳). از نظر كاركردي مي توان توانايهاي فكري انسان را به طريق زير خلاصه كرد:

۱)جذب يعني توانايي مشاهده و به كار بردن توجه

۲)ضبط يعني توانايي حفظ كردن و به خاطر آوردن

۳)استقلال يعني توانايي تحليل و قضاوت

۴)خلاقيت يعني توانايي تجسم و پيش بيني و ايجاد ايده هاي جديد

اكنون ماشين هاي كامپيوتر سه فعاليت اول را تا اندازه اي انجام مي دهند ليكن مسلم به نظر مي رسد كه هيــچ ماشيني قادر به ايجاد ايده هاي جديد نخواهد بود. اين حقيقت كه تصور، قدرت اساسي مغز بشر مدتهاست به توسط بزرگترين متفكران شناخته شده است و نتيجه گيري ويليام شكسپير را كه گفته است اين جرقه مقدس انسان را «اشرف مخلوقات» نموده تأكيد كرده اند. مي توان گفت در صورتي كه كوشش خلاق بشر نبود انسان صرفاً موجودي بود كه از مغز هسته ها، ميوه ها، ريشه گياهان و گوشت خام تغذيه مي نمود (قاسم زاده ، ۱۳۷۵، ص ۱۰-۹). خلاقيت موضوع جالب توجه و بحث انگيزي است. همچنين مفاهيم چندي با خلاقيت مرتبط است كه يكي از آنها هوش است. دربارة مسأله هوش و خلاقيت و تأثير آنها، مطالعات زيادي انجام گرفته و نظريات گوناگوني ارائه شده است. موثقي(۱۳۸۰) مي گويد: «هوش و خلاقيت را اگر چه به ظاهر شبيه هم مي دانند اما از نظر ويژگيهاي معنوي متفاوتند. زيرا به كسي هوشمند مي گويند كه با استفاده از معلومات كه قبلاً از طريق تجربه به دست آورده و در گنجينه ذهن خود حفظ كرده است، بهترين راه حل را در حل مشكل و كسب موفقيت بيابد اما خلاقيت عبارت است از : تصرف ذهن در مجموعه معلومات اكتسابي و صورتهاي ذهني كه از قبل به منظور ابداع و آفرينش در ذهن شخص گرد آمده است و مبناي آن تخيل است.»( به نقل از خانيان،۱۳۸۱، صص ۲۵-۱۴). گلمن با مطرح ساختن پژوهش خارق العاده اي كه در زمينه مغز و رفتار انجام شده است، نشان مي دهد كه عوامل ديگري به جز هوش شناختي در موفقيت افراد دست اندر كارند. اين عوامل جنبه ديگري از هوشمندي را شامل مي شود كه گلمن آن را هوش هيجاني مي خواند. در سال ۱۹۹۵ اصطلاح هوش هيجاني را دانيل گلمن مطرح كرد كه بحث هاي بسياري را برانگيخت. همان گونه كه گلمن نشان داده است، هرگونه نقصي در هوش هيجاني مي تواند صدماتي را به بار بياورد و در زندگي زناشويي و تربيت فرزند، تا وضعيت سلامت جسماني، مشكلاتي را ايجاد كنند. فقدان هوش هيجاني مي تواند تفكر را مقهور سازد و موقعيت حرفه اي افراد را مختل كند. احتمالاً بدين لحاظ فرزندان ما به بيشترين صدمه دچار مي شوند. زيرا در معرض مشكلاتي همچون افسردگي، اختلالات خوردن ،حاملگي ناخواسته، پرخاشگري و جرايم خشونت بار قرار مي گيرند. اما خبرها اميدوار كننده اند. هوش هيجاني به هنگام تولد تثبيت شده نيست. گلمن نشان مي دهد كه چگونه مي توان هوش هيجاني را پروراند و استحكام بخشيد.(پارسا ، ۱۳۸۰، صص ۱۲-۱۱)

نگاهي به زندگي انسانها نشان مي دهد كه تنها بهره هوشي نشان دهنده موفقيت فرد در زندگي نيست در واقع بهره هوشي (IQ) نميتواند پيش بيني كند كه فرد در فراز و نشيبهاي زندگي چه واكنشي نشان مي دهد. در مقاطع مختلف چگونه تصميم گيري مي كند، اطلاعات اجتماعي او در چه حدي است و بطور كلي نمي توان گفت بهره هوشي بالا تضمين كننده موفقيت، رفاه، موقعيت اجتماعي مناسب و احساس رضايت فرد از زندگي است. در واقع هوش هيجاني توانمندي تاكتيكي (عملكرد فردي) است.هوش هيجاني يك توانمندي عالي است كه مشخص مي كندچگونه مي توانيم ازسايرمهارتهاي خودازجمله بهره هوشي به بهترين صورت استفاده كنيم (ماير و سالووي، ۲۰۰۰ف نقل از غنايي، ۱۳۸۳).اصولاً هر رفتاري بايد جنبه عاطفي داشته باشد كه به وقوع بپيوندد. رفتار از انگيزه برمي خيزد. انگيزه بدون هيجان و عاطفي، از نيروي لازم برحركت و رهگشايي و نيز از جهت مندي مطلب برخوردار نخواهد بود.

پايان نامه  كارشناسي

بررسي رابطه بين تيپ شخصيتي (A وB) و سلامت رواني دانشجويان پيام نور واحد اردبيل

چكيده

بيماري هاي رواني از آغاز پيدايش بشر وجود داشته است به صورتي كه ساكنان دوره غار نشينان دوره ديرينه سنگي معتقد بودند كه با ايجاد سوراخ(ترفين)در جمجمه افراد مي توانند فرد تسخير شده توسط ارواح شيطاني را نجات دهند كه ريشه در حالات روحي ورواني مغشوش وبه هم خورده وجود داشت. پژوهش حاضر تعيين ارتباط بين تيپ شخصيتي A وسطح سلامت رواني دانشجويان دانشگاه پيام نور شهرستان اردبيل است كه نمونه اين پژوهش را 50 نفر از دانشجويان دانشگاه پيام نور شهرستان اردبيل تشكيل مي دهند روش نمونه گيري تحقيق حاضر به صورت تصادفي ساده از بين دانشجويان دانشگاه پيام نور شهرستان اردبيل انجام گرفته است.

    در اين تحقيق براي جمع آوري داده ها از پرسشنامه هاي شخصيتي آيزنگ و پرسشنامه سلامت عمومي استفاده شده است .يافته ها بدست آمد كه : افرادي كه داراي تيپ شخصيتي B هستند سلامت روان كمتري نسبت به افرادي دارند كه داراي تيپ شخصيتي A هستند .

مردان داراي تيپ شخصيتي A  و زنان داراي تيپ شخصيتي B شيوع بالاتري دارند .

افراد مجرد داراي تيپ شخصيتي A  وهمچنين افراد متاهل نيز داراي تيپ شخصيتي A شيوع بالاتري دارند .

كمات كليدي : تيپ شخصيتي – سلامت روان

مقدمه

    بيماري هاي رواني از آغاز پيدايش بشر وجود داشته است به صورتي كه ساكنان دوره غار نشينان دوره ديرينه سنگي معتقد بودند كه با ايجاد سوراخ(ترفين)در جمجمه افراد مي توانند فرد تسخير شده توسط ارواح شيطاني را نجات دهند كه ريشه در حالات روحي ورواني مغشوش وبه هم خورده وجود داشت(دهستاني 1385)

    ناسازگاري واختلال هاي رفتاري در جوامع انساني ودر همه افراد از هر قشر وجنس ودر هر دوره وادوار بوده وخواهند بود بنا به دلايل وعوامل مختلف،پس ضرورت وگسترده ابتلا وتهديد سلامت رواني وجسمي واز بين بردن كيفيت زندگي وچگونگي مقابله با بيماري هاي رواني وعوامل آن را توجيه مي كند.سلامت جسمي ورواني انبساط خاطر و در نهايت شاد كامي وتن آرامي پديده اي هستند كه در ارتباط با محيط زيست انسان ها تحقق مي پذيرند(همان منبع).

فهرست مطالب

عنوان                                                                                                                    صفحه

مقدمه     10

بيان مسئله            11

اهميت وضرورت مسئله       12

اهداف كلي تحقيق   13

اهداف جزئي تحقيق 13

فرضيه هاي تحقيق 14

تعريف نظري وعملياتي متغيرها         14

تعريف نظري       14

ارزيابي شخصيت:  15

تعريف عملياتي:     16

تعريف سلامت رواني          18

مقدمه     18

تعريف سازمان بهداشت جهاني از سلامت روان   18

ويژگي هاي افرادي كه از نظر رواني سالم هستند  19

اهداف روانشناسي سلامت     19

تقويت تلاشهاي پيشگيري از بيماري ها.            20

مفهوم سلامت رواني در مكاتب روانشناسي         21

سلامت رواني       22

مفهوم سلامت روان از ديدگاه هاي مختلف مكتب روان كاوي 23

كارل.گ.يونگ(carl.G.jung)           24

آلفردآدلر  25

اريك اريكسون     26

اريك فرام           28

مكتب انسان گرايي 29

مكتب رفتار گرايي 31

مكتب شناختي       31

مكتب هستي گرايي 33

سلامت رواني با مفهوم پشگيري از بيماري هاي رواني      35

پيشگيري ثانويه (سطح دوّم)  37

پيشگيري ثالثيه (سطح سوّم)  38

مقدمه اي بر شخصيت         39

طبقه بندي تيپ هاي شخصيت            40

ويژگي هاي شخصيتي رفتاري تيپA    40

شخصيت Aدر مقابلB          41

شخصيت تيپAوبيماري هاي جسمي    42

بيماري هاي وابسته به شخصيت         44

عامل استرس در ايجاد بيماري هاي وحملات قلبي 46

واكنش پذيري سيستم قلبي عروقي وبيماري         48

سلامت افراد با الگوهاي رفتاري آنان چه ارتباطي دارد؟      49

پيشينه پژوهشي     51

روش پژوهش        54

روش هاي پژوهشي 54

نمونه      54

روش نمونه گيري   55

روش اجراي پژوهش           55

ابزارهاي تحقيق     55

اعتبار و روايي پرسشنامه شخصيتي آيزنگ        56

اعتبار وروايي پرسشنامه سلامت عمومي           58

روش تجزيه وتحليل 59

يافته هاي توصيفي  61

آمار استنباطي       71

بحث و نتيجه گيري 75

پيشنهادات            77

محدوديت هاي پژوهش         77

پايان نامه  كارشناسي روانشناسي باليني

بررسي رابطه بين تولد(چندمين فرزند بودن) با سرسختي روانشناختي در بين دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردبيل

چكيده:

 هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي بررسي رابطه حمايت اجتماعي ادراك شده عود مجدد اعتياد  در اردبيل  مي باشد. روش پژوهش از نوع همبستگي و توصيفي مي باشد. جامعه آماري شامل كليه افراد كه به مواد مخدر اعتياد داشته و ساكن اردبيل هستند . كه از بين اين جامعه 50 نفر به شكل نمونه گيري در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شد ه اند،كه اين افراد با پرسش نامه حمايت اجتماعي مورد سنجش قرار گرفته اند .داده هاي بدست آمده با نرم افزار(SPSS) تكميل شده و نتايج حاكي از ان است بين حمايت اجتماعي و عود مجدد اعتياد رابطه وجود دارد و با بالا رفتن حمايت اجتماعي ، عود مجدد اعتياد كاهش يافته است. در بررسي رابطه بين بين وضعيت اشتغال و عود مجدد به اعتياد بدست آمد اعتياد در افراد شاغل و بيكار متفاوت است و افراد بيكار گرايش بيشتري به اعتياد دارند .در بررسي رابطه بين وضعيت اقتصادي و عود مجدد به اعتياد بدست آمد امكانات رفاهي در ميزان اعتياد افراد نقش دارند.

كلمات كليدي : حمايت اجتماعي – عود مجدد اعتياد

مقدمه

موفقيت تحصيلي و آسيب شناسي دانشجويان هميشه مورد توجه مسئولين ، براي بالا بردن سطح علمي كشور بوده است . واز جمله مباحثي است كه امروزه در دانشگاه ها مورد توجه مسئولين و محققان روان شناس قرار گرفته است .

به اعتقاد صاحب نظران ، شيوع برخي از اختلالات روان شناختي در دانشجويان مي تواند زمينه بروز آسيب هاي اجتماعي و تحصيلي را فراهم سازد .

كوبات(1986) از اولين محققاني بود كه از سرسختي به عنوان يكي از ويژگيهاي شخصيتي تعديل كننده رابطه تنيدگي – بيماري نام برد . سرسختي يك ساختار با چند ويژگي است كه همه افراد به نسبت هاي مختلف از آن برخوردارند و شامل سه ويژگي ، تعهد ، مهار و چالش مي باشد . افراد سرسخت معنا ، ارزش ، اهميت و هدفمندي خودشان ، كارشان ، خانواده شان به طور كلي زندگي را دريافته اند. آنها به تلاش و عمل بيش از شانس اهميت مي دهند و معتقدند كه مي توانند روند رويدادهاي زندگي را در دست بگيرند .آنها داراي منبع دروني و مهاركننده هستند و رويدادهاي مثبت و منفي را پيامد اعمال شخصي مي دانند از طرفي اين افراد تغيير و تحول را قانون ثابت زندگي مي دانند و تغييرات را فرصتي براي يادگيري قلمداد مي كنند نه تهديدي براي امنيت. افراد سرسخت برخلاف افراد غيرسرسخت حوادث را چندان خطرناك ارزيابي نمي كنند . برعكس ، آنها را مثبت و قابل كنترل ارزيابي مي كنند. (كياوشي – ليپا 1994 – قرباني 1374 – فرانكن 1998) ظاهراً بين زنان و مردان از لحاظ سرسختي تفاوت هايي وجود دارد .

فهرست مطالب

فصل اول : كليات تحقيق

مقدمه     1

بيان مسئله            2

اهميت و ضرورت موضوع   3

اهداف كلي           5

اهداف اختصاصي  5

فرضيه هاي پژوهش            5

تعاريف نظري و عملياتي      6

فصل دوم : چهارچوب نظري و پيشينه پژوهش

سرسختي 6

تعريف 3 بُعدي سرسختي      6

چندمين فرزند بودن 7

دانشجو    7

تعاريف عملياتي     8

سرسختي روانشناختي          10

مولفه هاي سرسختي روانشناختي         14

ويژگي هاي سرسختي روانشناختي       19

پيشايندها و پيامدهاي سرسختي روانشناختي         20

عوامل موثر در سرسختي روانشناختي   23

ارزيابي شناختي     27

شخصيت شناسي براساس(چندمين فرزند بودن)    30

تك فرزندان         30

فرزندان اول خانواده            31

فرزندان وسط خانواده           31

فرزندان آخر خانواده            32

شخصيت فرزندان و شيوه هاي تربيت آنان          33

تحقيقات انجام شده در داخل كشور        45

تحقيقات انجام شده در خارج كشور       45

فصل سوم : روش پژوهش

روش پژوهش        48

جامعه آماري         48

نمونه آماري و روش نمونه گيري        48

روش تجزيه و تحليل داده ها   49

پرسشنامه سرسختي روانشناختي اهواز  50

فصل چهارم : تجزيه و تحليل داده ها

يافته هاي توصيفي  53

يافته هاي استنباطي 58

فصل پنجم : بحث و نتيجه گيري

بحث ونتيجه گيري  63

محدوديت هاي پژوهش         65

پيشنهادات            66

منابع      68

پرسشنامه بررسي رابطه بين برند شخصي و عملكرد مديران صنايع فولاد ايران