مباني نظري و پيشينه پژوهش معلوليت (فصل دوم)

در اين سايت انواع فايل: پروژه. مقاله. تحقيق. پايان نامه. طرح توجيهي. گزارش كار آموزي. پروپوزال و غيره ارائه ميشود.

مباني نظري و پيشينه پژوهش معلوليت (فصل دوم)

۳۲ بازديد
مباني نظري و پيشينه پژوهش معلوليت (فصل دوم)

مباني نظري و پيشينه پژوهش (فصل دوم پايان نامه ارشد) معلوليت در 30 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش معلوليت (فصل دوم)

مباني نظري و پيشينه پژوهش (فصل دوم پايان نامه ارشد) معلوليت مباني نظري معلوليت پيشينه پژوهش معلوليت فصل دوم پايان نامه معلوليت
دسته بندي پيشينه متغير هاي روانشناسي
فرمت فايل doc
حجم فايل 31 كيلو بايت
تعداد صفحات فايل 30

مباني نظري و پيشينه پژوهش (فصل دوم پايان نامه ارشد) معلوليت در 30 صفحه ورد قابل ويرايش با فرمت doc

توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)

همرا با منبع نويسي درون متني فارسي و انگليسي به شيوه APA  جهت استفاده فصل دو پايان نامه

توضيحات نظري در مورد متغير و همچنين پيشينه در مورد متغير مربوطه و متغيرهاي مشابه

رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب براي فصل دو پايان نامه

 

منبع :                          دارد (به شيوه APA)

نوع فايل:                      WORD و قابل ويرايش با فرمت doc

 

قسمتي از مباني نظري متغير:


 ( چسبيدن برخي نوشته ها در متن پايين به خاطر رعايت نيم فاصله در متن اصلي است و فايل دانلودي شما مشكلي نخواهد داشت .)


1.1   مباني نظري معلوليت

معلوليت واقعيتي انكار ناپذير است و به عنوان يك پديده اجتماعي از ادوار گذشته تا كنون در جوامع وجود داشته است. با اين وجود مفهوم معلوليت توسط سازمان بهداشت جهاني در طبقه بندي بين المللي ناتواني كاركردي و سلامت به عنوان يك اصطلاح ********ري براي آسيب ها، محدوديت هاي كاركردي و محدوديت هاي مشاركتي مطرح شده است. بنابر اين تعريف، عدم معلوليت و معلوليت بر اساس يك الگوي زيستي-رواني – اجتماعي  تبيين مي شود زيرا معلوليت نتيجه يك اختلال يا ناتواني است كه از انجام يك يا چند نقش طبيعي كه مبتني بر سن، جنس و ساير عوامل اجتماعي و فرهنگي است كاسته يا جلوگيري مي كند (سازمان بهداشت جهاني، 2001). برون و ترنر (2010). معلوليت هاي جسمي و حركتي را به عنوان يك آسيب كه يك يا بيش از يكي از فعاليت هاي عمده زندگي فرد را محدود مي كند تعريف كرده اند. روي هم رفته معلوليت به ناتواني در انجام تمام يا قسمتي از فعاليت هاي عادي زندگي فردي يا اجتماعي به علت وجود نقصي ‌مادرزادي يا اكتسابي، در قواي جسماني يا رواني اطلاق مي شود (كاپلان و سادوك، 1993، به نقل از پور افكاري، 1382). ‌

 

 انواع معلوليت ها:

۱) معلوليت هاي جسمي كه شامل اين موارد است:

‌الف) معلوليت هاي حواسي: مانند نابينايي و ناشنوايي.

‌ب) معلوليت هاي حركتي: شامل انواع نقص عضوها، ضايعات نخاعي و ناهنجاري هاي مربوط به اسكلت و ‌عضلات.

‌ج) معلوليت احشاي داخلي: شامل ناهنجاري هاي قلبي - عروقي، تنفسي، كليوي و غيره.

‌۲) معلوليت ذهني عبارتند از:

الف) عقب ماندگي ذهني ‌

ب) بيماري رواني (سازمان بهداشت جهاني، 2001). ‌

 

علل معلوليت ها

۱) معلوليت‌هاي اكتسابي: در اثر تصادفات، حوادث يا بلاهاي طبيعي، جنگ، آتش سوزي، مسموميت ها و يا ‌بيماري هاي مزمن و عوارض ناشي از آن ها، فرد ممكن است دچار اين معلوليت گردد.

۲‌) معلوليت هاي مادرزادي: علل معلوليت مادرزادي را به طور كلي به دو دسته تقسيم مي كنند:

الف) ‌عوامل دوران بارداري: نظير عوامل ژنتيكي، سوء تغذيه مادر، سن بالاي مادر، رعايت نكردن بهداشت دوران ‌بارداري، اشعه، دارو، بيماري مادر و استعمال دخانيات.

‌ب) عوامل هنگام زايمان: زايمان مشكل و طولاني، زايمان هاي غير بهداشتي، ضربات وارده به نوزاد هنگام تولد (سازمان بهداشت جهاني، 2001).

 

راه‌هاي پيشگيري از معلوليت ها

پرهيز از ازدواج هاي فاميلي، مراقبت هاي دوران بارداري، تغذيه صحيح مادر، اجتناب از باردار شدن در سنين ‌بالاي ۳۵ سال و زير ۱۸ سال، مصرف نكردن دارو در هنگام بارداري، اجتناب از در معرض اشعه قرار گرفتن ‌و انجام زايمان در شرايط كاملاً بهداشتي و تحت نظر فرد دوره ديده از جمله اقداماتي هستند كه مي توانند از بسياري ‌از معلوليت ها پيشگيري نمايند. ‌درك اين نكته مهم است كه اگر چه ممكن است فرد معلول با ديگران تفاوت داشته باشد ولي تكيه بر ناتواني فرد، ‌نه تنها كمكي به وي نمي كند بلكه بر مشكلات وي خواهد افزود. افراد معلول غالباً مشكلاتي دارند كه مانع انجام ‌برخي از فعاليت هاي آنها مي شود يا احتمالاً آنها بعضي از كارها را به شكل ديگري انجام مي دهند، اما اكثر ‌افراد معلول نيز مي توانند پس از آموزش لازم، بسياري از فعاليت هاي عادي زندگي را با اندك تفاوت يا آهسته ‌تراز ديگران انجام دهند. آنچه يك معلول نياز دارد، پذيرفتن و باور كردن توانايي هاي اوست نه غصه خوردن ‌براي ناتواني وي (انجمن روانپزشكي آمريكا، 2000، ترجمه نيكخو، 1373). ‌

 

علت معلوليت هاي جسمي و حركتي

افراد مبتلا به ضايعات نخاعي معمولا ً از ناحيه پا دچار ناتواني هستند و فلج هاي مغزي مي تواند هر يك از اندام ‌ها يا همه آنها را مبتلا سازد. بيماري ها، حوادث و تصادفات نيز مي توانند سبب بروز نوعي نارسايي حركتي در ‌فرد شوند. در برخورد با معلول جسمي بايد ضمن توجه به محدوديت هاي حركتي فرد، ديگر توانايي هاي او در ‌حدي تقويت شود كه حتي الامكان بتواند نارسايي ها را جبران كند. ‌در برخورد با فرد نابينا بايد تلاش نمود تا در صورت وجود بينايي حتي به صورت جزئي با استفاده از روش هاي ‌مناسب، مهارت هاي فرد را در استفاده از آن بالا برد. تقويت حواس ديگر فرد، وي را در مواجهه با عوامل ‌محيطي موفق‌تر مي‌كند.‌ وضعيت زندگي و اثاثيه منزل بايد به نحوي چيده شود تا فرد نابينا بتواند به راحتي وسايل مورد نياز خود را پيدا كند. خوشبختانه امروزه با استفاده از الفباي بريل، نابينايان مي توانند با سواد شوند، بخوانند و بنويسند. ‌در برخورد با افراد ناشنوا هم بايد آرام و شمرده صحبت كرد و موقع صحبت كردن روي خود را به سمت فرد نگه داشت تا او ‌بتواند با لب خواني، منظور ما را درك كند. صحبت با صداي بلند باعث مي شود كه وي نتواند منظور ما را به ‌خوبي درك كند. چون در اين حالت، لب خواني مشكل مي شود (سازمان بهداشت جهاني، 2001). ‌


 

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش معلوليت (فصل دوم)

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.