| بررسي رابطه بين رفتار شهروندي و رضايت و استرس شغلي در بين كاركنان بهزيستي
پايان نامه كارشناسي مديريت دولتي بررسي رابطه بين رفتار شهروندي و رضايت شغلي و استرس شغلي در بين كاركنان بهزيستي شهرستان اردبيل مقدمه يكي از منابع ارزشمند هر سازمان، نيروي انساني شاغل در آن سازمان است در صورتي رضايت شغلي نيروي انساني ايجاد مي شود كه بين توقعات نوخاسته انسان با پاداش هايي كه كار فراهم مي آورد، سازگاري وجود داشته باشد در اي |
![]() |
| دسته بندي | مديريت |
| فرمت فايل | word |
| حجم فايل | 1922 كيلو بايت |
| تعداد صفحات فايل | 69 |
پايان نامه كارشناسي مديريت دولتي
بررسي رابطه بين رفتار شهروندي و رضايت شغلي و استرس شغلي در بين كاركنان بهزيستي شهرستان اردبيل
مقدمه
يكي از منابع ارزشمند هر سازمان، نيروي انساني شاغل در آن سازمان است. در صورتي رضايت شغلي نيروي انساني ايجاد مي شود كه بين توقعات نوخاسته انسان با پاداش هايي كه كار فراهم مي آورد، سازگاري وجود داشته باشد. در اين مقاله، مقدار عوامل مؤثر در رضايت شغلي كاركنان در يك شركت خدماتي در شهرستان اردبيل مورد بررسي قرار گرفته است؛ نتايج حاصله نشان مي دهد كه به دليل عدم دخالت كاركنان در تصميم گيري ها، رضايت شغلي در حد پاييني وجود دارد و پيشنهاد شده است كه با دخالت دادن بيشتر افراد در تصميم گيري ها، سهم آنان در نتايج حاصله را افزايش دهند؛ اين امر به نوبة خود، افزايش رضايت شغلي را به همراه خواهد داشت.
مشاغل و حرفهها بخش مهمي از زندگي ما هستند. همراه با ايجاد يك منبع درآمد، مشاغل به ما كمك ميكنند تا خواستههاي شخصي خود را برآورده كنيم، شبكههاي اجتماعي شكل دهيم و به جامعه خدمت نماييم.استرس در كار :حتي «شغلهاي رويايي» هم داراي لحظههايي پراسترس، انتظارات كاري و ساير مسئوليتها ميباشند . براي برخي افراد، استرس محركي است كه انجام بعضي كارها را حتمي ميسازد. به هرحال، استرس محيط كاري ميتواند براحتي زندگي شما را تحت تأثير قرار دهد. ممكن است بطور مداوم در مورد يك پروژه خاص نگران باشيد، از رفتار نادرست يك همكار يا سرپرست (مدير گروه) احساس ناخوشايندي داشته باشيد يا آگاهانه و به اميد كسب يك ترفيع، بيش از حد توانتان كاري را بپذيريد. چنانچه شغلتان را در رأس همه امور خود قرار دهيد، روابط شخصيتان تحت تأثير قرار گرفته و با فشارهاي كاري ادغام ميشود. از كار بركنار شدن، تغييرات مديريتي و سازماني ميتواند امنيت شغلي فرد را آشفته سازد. مطالعه يك محقق نروژي نشان داده است كه تنها شايعهاي در مورد تعطيلي كارخانه باعث افزايش فشارخون و تپش قلب كارگران شد.
تحقيقات انجام گرفته در آمريكا دال براين است كه صدمات و آسيبهاي محيط كاري در سازمانهايي كه به سمت خصوصي شدن پيش ميروند، افزايش يافته است. واكنش بدن :در كنار ضررهاي حاصله از استرس كاري برروي احساسات، طولاني شدن اين نوع استرس ميتواند بر سلامتي جسماني شما نيز تأثير بگذارد. مشغوليت ذهني مداوم با مسائل شغلي غالباً منجر به تغذيه نامناسب و نامرتب و عدم ورزش كافي ميشود كه نهايتاً مشكلاتي چون اضافه وزن، فشارخون بالا و افزايش مقدار كلسترول را به همراه خواهد داشت. تنشهاي شغلي مثل پاداشهاي كم، محيط كاري غيردوستانه و ساعات كاري طولاني ميتواند موجب بيماري قلبي شود (مثل حملات قلبي).
اين مسأله، بويژه براي كساني كه كارهاي پورسانتي انجام ميدهند بيشتر صدق ميكند. مطالعات نشان ميدهد، از آنجائيكه اين افراد كنترل كمي بر محيطهاي كاري خود دارند، بيشتر از افرادي كه داراي شغلهاي قراردادي ثابت ميباشند مبتلا به بيماري قلبي ميشوند. سن نيز بعنوان عاملي جهت استرس كاري محسوب ميشود. مطالعات دانشگاه اوتاوا مبني بر اين است كه كاركنان شاغل پراسترس، زودتر پير ميشوند و فشار خون آنها نسبت به سطوح نرمال، بالاتر است. عدم وجود انرژي رواني :فشار كاري باعث فرسودگي رواني ميشود، حالتي كه با خستگي روحي ونگرشهاي منفي و بدبينانه نسبت به خود و ديگران همراه ميباشد. فرسودگي رواني منجر به افسردگي ميشود و انواع بيماريهاي قلبي و سكته، اختلالات غذايي و گوارشي، ديابت و انواع سرطان را به دنبال خواهد داشت.از طرفي هر انسان كه پا به عرصه اجتماع مي گذارد براي برطرف ساختن نيازهاي اوليه و ثانويه خود نيازمند استقلال مالي ميباشد و اين استقلال مالي در گرو داشتن شغلي ايمن و بدور از استرس و نا امني است و داشتن اين مولفه ها و مولفه هاي ديگري از اين قبيل عملكرد شغلي فرد را در بر خواهد داشت .بسياري از افراد معتقدند راز موفقيت در يك شغل استفاده از آخرين تكنولوژي ها و دستاوردهاي مربوط به آن است. اما تنها دانش و ابزار يك كار را داشتن، سبب موفقيت در آن كار نمي شود. خيلي از اوقات، دو مدير كه هر دو دانش و ابزار يكسان و لازم را در اختيار دارند در آخر ماه نتايج گوناگوني به دست مي آورند. سوال اين است كه چه چيزي سبب پيشرفت يك شركت و افت شركت ديگر مي شود، در حالي كه كارمندان هر دو شركت، تكنيك هاي لازم را آموخته اند و ابزار لازم را در اختيار دارند؟ جواب اين سوال آسان است. براي موفق شدن در يك كار بايد استعداد، هيجان و شخصيت داشت. به عبارت ديگر براي موفق شدن ابتدا بايد به خود رجوع كرد.
فصل اول
كليات پژوهش
مقدمه
بيان مسئله
اهميت و ضرورت پژوهش
هدف كلي
اهداف جزئي
فرضيه هاي پژوهش
متغيرهاي پژوهش
فصل دوم
پيشينه پژوهش
مقدمه
آلبرت اليس در سال 1955 شيوه اي از روان درماني را به نام درمان عقلاني – عاطفي بنا نهاد كه فقط يك شيوه درمان روان شناختي نبود بلكه نگاهي نو و سبكي نو از زندگي با توجه به نقش باورها و عقايد بود تا پيش از اليس اكثر روانشناسان اعم از رفتارگرايان و روانكاوان و ساير نظريه پردازان اعتقاد داشتند كه اتفاقات و وقايعي كه در زندگي ما انسان ها به وجود مي آيد باعث پريشاني هيجاني و رفتار نابهنجار مي شود ولي اليس در مدل خود اظهار داشت كه اين خود اتفاقات نيستند كه بر ما تأثير مي گذارند بلكه نحوه تفسير اين وقايع در ذهن ماست كه به ما احساس پريشاني يا آرامش مي دهد اليس در آمريكا و كانادا بعد از كارل راجرز تاثير گذار ترين شخصيت روان شناسي معرفي شده است در اين مدل يك حادثه فعال كننده نظير انواع مشكلاتي كه در زندگي ما اتفاق مي افتد است (ورشكستگي، مشكلات زناشويي، پذيرفته شدن از سوي ديگران، موفق نشدن در اهداف مهم زندگي، فقر و...)
C در واقع يك پيامد احساسي و رفتاري است كه به دنبال نقطه به وجود مي آيد (افسردگي، اضطراب، اندوه، رفتارهاي مخرب نظير اعتياد، قتل، دزدي، از زيركار در رفتن و...) تا اين جا نظريه اليس شبيه ديگر نظريه هاي قبل از خودش بود ولي ابتكار اساسي اليس اين بود كه نقطه را نيز وارد ماجرا كرد در واقع نظام باورها و تحليل هاي ما در مورد نقطه (حادثه ي فعال كننده) است اين باورها مي توانند منطقي و غير منطقي باشد تمام سعي رفتار درماني عقلاني – هيجاني در اين است كه تفكر منطقي را در افراد پرورش دهد و بدينوسيله باعث شود پيامدهاي احساسي و رفتاري منطقي در آن ها شكل بگيرد.
تاريخچه تحول فكري اليس
آلبرت اليسم (1913-2007) روانشناس آمريكايي است كه بسياري او را به عنوان يكي از منشاهاي اساسي تغيير پا را دايم روان شناسي از رفتاري به شناختي وسيع درمان شناختي رفتاري مي دانند او نمود متأثر از افكار فلاسفه رواقي يونان و روم مانند اپيكتتوس، ماركوس اورليوس، آراسموس و... بوده است فلاسفه رواقي معقتد بودند مردم به واسطه امور پريشان نمي شوند بلكه ديد آن ها نسبت به امور موجب پريشاني آن ها مي شود گفته هاي اين فلاسفه و فلاسفه ديگري چون كانت، كوپر و اثتباخ، اليس را متقاعد كه تمام انسان ها فرضيه هايي در مورد ماهيت دنيا مي سازند و بررسي اعتبار اين فرضيه ها به جاي پذيرفتن صحت آن ها از اهميت ويژه اي برخوردار است. ديدگاه اليس يك ديدگاه انسان گرايي است (اصالت وجودي) چون معتقد است انسان ها در مركز دنياي خودشان (اما نه در مركز دنيا) قرار دارند انسان قدرت انتخاب دارد البته نه انتخاب نامحدود اين اعتقاد اليس از فلسفه اگزيستانسياليستي هايدگر و تليچ ريشه مي گيرد و تاكيد او بر فنون رفتاري او را يك شناختي رفتارگرا معرفي مي كند او همچنين تحت تأثير افكار معناشناسايي چون كروز يپسكي قرار داشت معناشناسان بر قدرت زبان و تأثير آن بر افكار تاكيد داشتند اليس از روان شناسان بسياري تأثير پذيرفت آدلر و هورناي از اين جمله اند كارن مورناي براي اولين بار به مفهوم استبداد بايد ها اشاره كرد و آدلر معتقد بود انسان ها توسط نظام ارزشي خود احساس مي كنند و به راههاي مختلف سوق داده مي شوند آدلر به صورتي فعال نقش رها كننده ي مراجعان از تلقين هاي بي معني را ايفا كرد.
